- خانه داری
فن یا هنر اداره کردن خانه شامل آشپزی، خیاطی، بهداشت، تغذیه، تربیت اطفال، اقتصاد، صنایع دستی، اخلاق، مقررات خانوادگی و مانند آن، تدبیر منزل
معنی خانه داری - جستجوی لغت در جدول جو
- خانه داری (نَ / نِ)
میانه روی. درست خرجی. (ناظم الاطباء) ، تدبیر منزل. مواظبت زن در کارهای خانه
- خانه داری
عمل خانه دار، شغل خانه دار تدبیر منزل
- خانه داری
هنر اداره خانه یا مجموعه آگاهی های مربوط به آن مانند، آشپزی، خیاطی، شغل و عمل خانه دار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شغل و عمل خزانه دار، محلی در وزارت دارایی که درآمدهای دولت در آنجا جمع می شود
(خِ / خَ نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
عمل خزانه دار. عمل خازن.
- ادارۀ خزانه داری کل، اداره ای است که کارهای خزانه داری یک کشور را انجام می دهد
- ادارۀ خزانه داری کل، اداره ای است که کارهای خزانه داری یک کشور را انجام می دهد
گنجوری عمل و شغل خزانه دار گنجوری، یکی از ادارات وزارت دارایی که عایدات دولت در آن متمرکز و دستور پرداخت حقوق و هزینه ها از آنجا صادر شود
